زندیه

زندیان یا زندیه (۱۱۲۹–۱۱۷۴ ه.ش) دودمان ایرانی حاکم بر ایران بود، که پس از فروپاشی افشاریها و تا برآمدن قاجارها به درازای ۴۵ سال در سرزمین ایران به جز بلوچستان و خراسان حکومت کردند.
این دودمان به سردمداری کریمخان زند در سال ۱۱۶۳ هجری قمری در ایران به قدرت رسید. او در آغاز یکی از فرماندهان سپاه نادرشاه افشار بود که پس از مرگ نادر با همراهانش بازگشت.او پادشاهی ظاهری را به شاه اسماعیل سوم سپرد و برای خود عنوان وکیلالرعایا را برگزید. وی که بهطور موقت، شهر ملایر را پایتخت خود نمود، توانست بر تمام ایران مسلط شود و سپس شهر شیراز را پایتخت خود گردانید. ارگ کریمخان، بازار وکیل، حمام وکیل و مسجد وکیل در شهر شیراز از جمله بناهایی هستند که از دوران حکومت وی به یادگار مانده است. کریمخان زند توانست پس از فروپاشی حکومت نادرشاه در قرن هجدهم، در ابتدا بر جنوب و مرکز ایران حکومت کرد. بعدها قلمروی حکمرانی اش را به سرعت گسترش داده و بخش اعظمی از سایر نقاط ایران معاصر به جز بلوچستان و خراسان را به دست آورد. سرزمینهای امروزی ارمنستان، آذربایجان و گرجستان تحت کنترل خاناتهایی بودند که بهطور رسمی بخشی از قلمروی زندیان محسوب میشدند اما بهطور بالفعل خودمختار بودند. همچنین برادر وی، صادقخان زند نیز موفق شد در سال ۱۱۸۹ ق. بصره را از امپراتوری عثمانی جدا کرده و به ایران پیوست نماید و از این طریق نفوذ ایران را بر سراسر اروندرود مسلم گرداند.
جزیره بحرین نیز در اختیار شیخنشین خودمختار
آل مذکور بوشهر بود که از طرف زندیان بر آنجا حکمرانی میکرد.
۱ : کریم خان زند

محمدکریمخان زند (۱۱۱۹ ه.ق – ۱۳ صفر ۱۱۹۳) بنیانگذار دودمان زندیان بود که از ۱۷۵۱ تا ۱۷۷۹ میلادی بر اغلب نواحی ایران (به جز بخشهایی از خراسان و بلوچستان) و بر برخی از سرزمینهای قفقاز نیز حکومت کرد و چند سال بصره را تحت سلطه داشت. او پیش از این، وکیلالدوله (نایب السلطنه) اسماعیل سوم، شاه اسمی دودمان سرنگونشدۀ صفویان، بود. وی توانست بعد از مرگ نادرشاه و تکه تکه شدن ایران، دوباره حکومت مرکزی را تشکیل دهد و تمامی مناطق جدایی طلب را سرکوب کند. برخی از کریمخان زند به عنوان «خوشنامترین» و «نیکوترین» پادشاه ایران پس از اسلام یاد میکنند.
وی پیش از به قدرت رسیدن، رئیس طایفه زند و از فرماندهان سپاه نادرشاه بود. در هرجومرج ناشی از کشتهشدن نادرشاه، جانشینان او درگیری فراوانی بر سر قدرت نمودند. در این شرایط، ایران وارد مرحلهای از عدم ثبات سیاسی و اقتصادی شدیدی گردید و به دلیل خلع قدرت دولت مرکزی، خانها و حکام نواحی طغیان نموده و در صدد کسب استقلال بیشتر یا رسیدن به منصب پادشاهی برآمدند. چندین نفر بهمدت کوتاهی بهعنوان شاه ایران سلطنت کردند. احمدشاه درانی از سرداران افغان نادر در شرق ایران، میر نصیر خان احمدزئی از سرداران بلوچ نادر شاه در بلوچستان، محمدحسنخان قاجار در استرآباد و آزادخان افغان در نواحی شمال ایران و علیمردان خان چهارلنگ در نواحی بختیاری در صدد تشکیل حکومت و کسب قدرت بودند. در میان این آشفتگیها، کریمخان از طایفهٔ زند نیز به لرستان بازگشت که خاستگاهشان بود. زند نیز به دنبال چنین هدفی بود. او تویسرکان و کزاز را تصرف کرد و توانست مهرعلیخان تکّلو، حاکم همدان، و حسنعلی خان، حاکم اردلان، را شکست دهد و حامیانی پیدا کند.
کریمخان پس از پیروزیهای متعدد و کسب آوازه با علیمردان خان بختیاری متحد شد و بنا بر پیشنهاد علیمردانخان تصمیم گرفتند به ابوالفتحخان بختیاری، حاکم اصفهان و عراق، که منصوب شاهرخمیرزا افشار بود، حمله کرده و او را شکست دهند. آنها توانستند ابوالفتح را شکست دهند اما پس از این پیروزی پیمان اتحاد سه جانبهای منعقد نمودند تا برای نجات ایران از هرج و مرج چارهای بیندیشند. سپس نوه دختری شاه سلطان حسین یعنی شاه اسماعیل سوم را بر تخت نشاندند و مناصب را بین خود تقسیم کردند. علیمردانخان به علت سن کم شاه جدید، نایب السلطنه او، کریمخان زند سردار کل سپاه و ابوالفتحخان نیز حاکم اصفهان شد. بعد از این پیمان کریمخان عازم فتح نواحی غربی ایران گردید. هنگامی که وی مشغول فتوحات بود، علیمردانخان با استفاده از غیبت وی، ابوالفتح خان حاکم اصفهان را کور کرد و کشت و عمویش را حاکم اصفهان نمود و خود عازم دفع حاکم شیراز گشت. علیمردانخان خود را شاه واقعی ایران میدانست و اسماعیل سوم برایش آلت دستی بیش نبود.
کریمخان بعد از اطلاع از موضوع در یک شورای مشورتی با سرداران خود تصمیم گرفت با علیمردانخان بجنگد. او با ۳۰٬۰۰۰ سپاهی به اصفهان حمله برد و شهر را تصرف کرد. علیمردانخان هم که شیراز را تصرف و در آنجا ستم زیادی کرده بود بعد از اطلاع از این وقایع به سوی اصفهان حرکت کرد. خان زند نیز فوراً با سپاه خود راهی جنوب شد. در منطقه بازفت چهارمحال بختیاری دو سپاه رو به روی هم صف آراستند. در آن نبرد علیمردانخان مغلوب شد و با به جا گذاشتن کلیهٔ لوازم خود به خوزستان گریخت تا با کمک حاکم آنجا بتواند دوباره علیه کریمخان قد علم کند اما مدتی بعد توسط افراد کریمخان به ترور شد. برخی ایلها همچون باجولوند و بیرانوند در شکلگیری حکومت به کریمخان کمک کرده و همراه وی به شیراز رفتند.
کریمخان توانست پس از فروپاشی حکومت نادرشاه افشار، تمام بخشهای مرکزی، شمالی،
غربی و جنوبی ایران را تحت حکومت خود درآورد. همچنین برادر وی، صادقخان زند، نیز موفق شد در سال ۱۱۸۹ ه.ق بصره را از امپراتوری عثمانی جدا کرده و به ایران پیوست نماید و از این طریق، نفوذ ایران را بر سراسر اروندرود، بحرین و جزایر جنوبی خلیج فارس مسلم گرداند. او در دوران اوج حکومت خود تقریباً بر تمام ایران حکومت میکرد اما از تاجگذاری خودداری نمود و پس از پیروزی بر محمدحسن خان قاجار در دیوانخانه قدیم تهران بارعام داد و خود را وکیل الرعایا خواند.حکومت او دورهای آرام در تاریخ ایران بهشمار میرود. وی اجازه داد تا بعضی از اقوام ساکن شمال ایران مستقل از حکومت باقی بمانند و یکی از همانها، آقامحمدخان از طایفهٔ قاجار، با شکست لطفعلیخان، دودمان زندیه را برانداخت.
متحدان زندیه پس از انقراض سلسله زندیه به لرستان بازگشتند.

۲ : ابوالفتحخان زند
ابوالفتحخان زند (زاده ۱۱۶۹ه.ق _ درگذشته ۱۲۰۱ ه.ق)، دومین و چهارمین فرمانروای دودمان زندیه است. وی فرزند ارشد کریم خان زند بود.کریم خان زند برای خود جانشینی برنگزید. از همین روی در پی درگذشت او در ۱۳ صفر ۱۱۹۳ هجری قمری، آشوب بزرگی بر سر جانشینی درگرفت. عدهای به طرفداری از ابوالفتح خان، پسر ارشد کریم خان و شماری دیگر به هواداری محمدعلی خان، پسر کوچکتر کریم خان وارد صحنه شدند. نهایتاً زکی خان زند بر رقبا چیره شد و با این که از هواداران محمدعلی خان بود، در ۱۸ صفر ۱۱۹۳ هجری قمری ابوالفتح خان را ابقا کرد. ولی اندکی بعد محمدعلی خان را شریک او در فرمانروایی زندیان نمود. صادق خان زند، برادر تنی کریم خان که از طرف او والی بصره بود در پی مرگ کریم خان راهی شیراز گردید و به مقابله با زکی خان برخاست. از آن جا که خانوادهٔ بسیاری از لشکریان صادق خان در شیراز بودند، زکی خان تهدید نمود که آنان را دستگیر و شکنجه نماید. از همین رو صادق خان به سوی کرمان حرکت کرد و آن جا را به تصرف درآورد. زکی خان که نسبت به ابوالفتح خان بدگمان شده بود او را به ظن ارتباط با صادق خان از فرمانروایی برکنار کرد و محمدعلی خان را یگانه فرمانروای زند نمود. اندکی بعد زکی خان که به قصد سرکوب علیمرادخان زند راهی اصفهان بود در ۲۸ جمادیالاول ۱۱۹۳ ه.ق کشته شد و ابوالفتح خان بار دیگر به فرمانروایی رسید. او مردی عیاش بود و به بادهگساری معتاد شده بود. عموی وی صادقخان هر چه کوشید او را در خط اعتدال بیندازد افاقه نکرد. اندکی بعد توسط صادق خان از قدرت کنار گذاشته شد. کور کردن او را برخی به فرمان صادق خان و برخی دیگر به فرمان علیمراد خان میدانند. او سرانجام در رجب سال ۱۲۰۱ ه.ق و در زمان حکومت جعفرخان زند درگذشت و در حرم احمدبن موسی شاهچراغ بخاک سپرده شد.
۳ :محمدعلی خان زند
محمدعلی بهادرخانِ زند فرزند کریم خان زند و برادر کوچکتر ابوالفتح خان زند و چهارمین فرمانروای دودمان زند بود. او برای مدت کوتاهی توسط زکی خان زند (برادر مادری کریم خان و پدرزن محمدعلی خان) فرمانروای اسمی زندیان گردید.
کریم خان زند برای خود جانشینی برنگزیده بود. از همین روی در پی درگذشتش در ۱۳ صفر ۱۱۹۳ ه.ق آشوب بزرگی بر سر جانشینی درگرفت. عدهای به طرفداری از ابوالفتح خان (پسر بزرگ کریم خان) و شماری دیگر به هواداری محمدعلی خان (فرزند کوچکتر کریم خان) وارد صحنه شدند. نهایتاً زکی خان زند بر رقبا چیره شد و با این که از هواداران محمدعلی خان بود، در ۱۸ صفر ۱۱۹۳ ه.ق ابوالفتح خان را ابقا کرد. ولی اندکی بعد محمدعلی خان را شریک او در فرمانروایی زندیان نمود.
صادق خان زند (برادر تنی کریم خان) که والی بصره بود در پی مرگ کریم خان راهی شیراز گردید و به مقابله با زکی خان برخاست. از آن جا که خانوادهٔ بسیاری از لشکریان صادق خان در شیراز بودند، زکی خان تهدید نمود که آنان را دستگیر و شکنجه نماید. از همین رو صادق خان به سوی کرمان حرکت کرد و آن جا را به تصرف درآورد.
زکی خان که نسبت به ابوالفتح خان بدگمان شده بود او را به ظن ارتباط با صادق خان
از فرمانروایی برکنار کرد و محمدعلی خان را یگانه فرمانروای زند نمود. اندکی بعد زکی خان که به قصد سرکوب علیمراد خان زند راهی اصفهان بود در ۲۸ جمادیالاول ۱۱۹۳ ه.ق کشته شد
و ابوالفتح خان بار دیگر به فرمانروایی رسید.
۴ : ابوالفتحخان زند
۵ :صادق خان زند

محمدصادق بهادرخانِ زند (زاده ۱۱۴۱ ه.ق _ درگذشته ۱۸ ربیع الاول ۱۱۹۶ ه.ق)پنجمین فرمانروای دودمان زند، برادر تنی کریمخان زند و ناتنی زکی خان زند، پدر جعفرخان زند و پدر بزرگ لطفعلی خان زند بود.
صادق خان پس از قتل زکی خان، زمام امور را از دست برادرزاده اش ابوالفتح خان گرفت و در شعبان ۱۱۹۳ به عنوان پنجمین فرمانروای زند بر تخت سلطنت نشست و تا ۱۸ ربیعالاول ۱۱۹۶ بر ایران حکومت کرد.
وی متولد ملایر بود. پدرش ایناق خان و مادرش بیگم آغا زنگنه بود.
بیگم آغا پس از درگذشت شوهرش ایناق خان،
با برادر او بوداق ازدواج کرد و از این ازدواج زکی خان زند متولد شد.
۶ :علی مراد خان زند

علیمرادخان زند (۱۱۵۴ ه. ق– اول ربیع الثانی ۱۱۹۹ هجری قمری) فرزند اللهمراد خان (قیطاس خان)، ششمین فرمانروای دودمان زندیه و پادشاه ایران از ۱۸ ربیعالاول ۱۱۹۶ تا اول ربیعالثانی ۱۱۹۹ ه.ق بود.
وی خواهرزادهٔ کریم خان و داماد وی بود. علیمرادخان در آغاز بر اصفهان فرمان میراند و توانست بسیاری از رقیبانش از جمله صادق خان زند را کنار بزند و بر پایتخت زندیان یعنی شیراز دست یابد. او پس از به حکومت رسیدن، اصفهان را پایتخت کرد و صیدمرادخان زند را والی شیراز نمود. وی یگانه جانشین کریم خان بود که به مرگ طبیعی از قدرت کنار رفت.
آقامحمدخان قاجار توان فرماندهی او را میستود. با این حال او به روسیه پیشنهاد کرد سرزمینهای آن سوی ارس را به آن دولت واگذارد و در برابر فرمانروایی او از سوی روسیه به رسمیت شناخته شود و پشتیبانی گردد. ولی به روایتی دیگر به فتحعلی خان دربندی نامه ای نوشت که همچنان مانند دوره وکیل، اجازهای به روس برای عبور از قفقاز داده نشود.
او پس از رسیدن به قدرت در ۱۱۹۶ ه.ق پریجهان خانم دختر بزرگ کریمخان زند را به همسری خود برگزید.
او میرزا عبدالله شهاب ترشیزی را بر آن داشت که تاریخ زندیان را به شیوهٔ شاهنامه بسراید. همچنین ابوالحسن مستوفی غفاری کتاب گلشن مراد را به دستور او به نثر مصنوع نوشت که شامل حوادث عصر نادرشاه و زندیه است.
پس از درگذشت او در ۱۱۹۹ قمری، جعفرخان زند فرزند صادق خان
و برادر مادری علیمرادخان، با شکست دادن باقرخان خراسگانی (والی اصفهان و گماشتهٔ علیمرادخان) و نیز فریفتن و کور کردن شیخویس خان زند (فرزند علیمرادخان) به فرمانروایی زندیان رسید
و توانست سه سال بر بخشهای عمده ایران حکومت کند.
۷ : جعفرخان زند

محمدجعفرخان زند (درگذشته ۲۵ ربیع الثانی ۱۲۰۳ قمری)، پسر صادقخان زند و پدر لطفعلیخان زند، و هفتمین پادشاه زندیه بود. او همچنین برادر مادری علیمراد خان زند بود و به همین دلیل بر خلاف پدر و دیگر برادرانش توسط او کشته نشد.
جعفر خان بعد از مرگ علیمرادخان زند در ربیعالثانی ۱۱۹۹ به تخت نشست.او چندی فرمانروایی بخشهای کوچکی از ایران مرکزی و جنوبی را در دست داشت و سرانجام در جنگ قدرت میان دودمان طایفه زند در شیراز و در حالی که بر بستر بیماری بود کشته شد. او را ترسو خواندهاند.
پس از آنکه جعفرخان توانست در بصره بر اوضاع مسلط شود انگلیسیها تجارتخانه خودشان را به آن جا منتقل کردند.
جعفر خان فرمانی برای امنیت و اطمینان انگلیسیها به منظور تجارت در ایران در
تاریخ ۸ ربیعالثانی ۱۲۰۲ قمری مطابق با ۱۸ ژانویه ۱۷۸۸ میلادی صادر کرد.
۸ : صیدمرادخان زند

صِیدمُراد خان زند (درگذشته ۱۴ شعبان ۱۲۰۳ قمری)، فرزند خدامراد خان و هشتمین فرمانروای دودمان زند ایران بود. در زمان علیمرادخان زند پایتخت زندیان به اصفهان منتقل گردید و او به عنوان والی شیراز برگزیده شد. پس از درگذشت علیمراد خان در ۱۱۹۹ ه. ق، جعفرخان زند با کنار زدن رقیبان به فرمانروایی زندیان رسید. ۴ سال بعد صیدمراد خان با کشتن جعفر خان در پنجشنبه ۲۵ ربیعالثانی ۱۲۰۳ ه.ق برای کمتر از ۴ ماه در شیراز به قدرت رسید. سرانجام در ۱۴ شعبان ۱۲۰۳ ه. ق، به دست لطفعلیخان زند (فرزند جعفرخان) کشته شد.
۹ : لطفعلیخان زند

لطفعلیخان زند (۱۱۸۳ ه.ق – ۱۲۰۹ ه.ق) یا لطفعلیشاه زند نهمین و آخرین فرمانروای زندیه بود که میان سالهای ۱۲۰۳ تا ۱۲۰۹ ه.ق به مدت شش سال در ایران حکومت کرد. او فرزند جعفرخان زند، نوه صادقخان زند و نوه برادری کریمخان زند، بنیانگذار سلسله زندیان، بود.
بیشتر دوران حکومت لطفعلیخان در نبرد با رقیب نیرومندش آقامحمدخان قاجار سپری شد و در نهایت پس از شکست در برابر او، اسیر و سپس به دستور او کشته شد.
لطفعلیخان زند از کودکی در سوارکاری و فنون جنگی مهارت بسیاری داشت. پیش از به سلطنت رسیدن و در نخستین سفر جنگی مهمش، حاکم لار را مجدداً مطیع سلسله زندیه کرد. در همین زمان بود که صیدمرادخان زند، پدرش را به قتل رساند و سر به شورش برداشت. لطفعلیخان که تنها ۲۰ سال داشت شورشیان را با کمک حاج ابراهیم کلانتر با موفقیت سرکوب کرد و وارد شیراز شد. اندکی پس از ورود او به پایتخت، شهر توسط قاجاریان محاصره شد اما مدافعان آنها را مجبور به عقبنشینی کردند. پس از پایان محاصره شیراز، لطفعلیخان زند با هدف مطیع کردن حاکم کرمان به سمت آن شهر لشکر کشید اما در این سفر به هدف خود نرسید. غیبت او در پایتخت در جریان حمله به کرمان فضا را برای توطئه توسط ابراهیم کلانتر مهیا کرد.
در سال ۱۲۰۶ ه.ق لطفعلیخان برخلاف پیشنهاد مشاورانش به اصفهان حمله برد اما در راه با توطئه برادر حاج ابراهیم که از سرداران سپاه بود، بسیاری از سربازانش او را ترک کرده و تنها گذاشتند. او تلاش کرد تا به شیراز بازگردد اما حاج ابراهیم به او اجازه ورود به شهر را نداد. او تلاش کرد تا از بوشهر کمک بخواهد اما والی شهر از کمک به او سر باز زد. لطفعلیخان مجبور شد تا با نیروهای اندک باقی مانده خود مانع پیشروی قاجارها به سمت شیراز گردد اما به موفقیت دست پیدا نکرد. حاج ابراهیم کلانتر شهر را به آقامحمدخان قاجار تسلیم کرد و او نیز در اول ذیحجه ۱۲۰۷ ه.ق وارد مرکز حکومت زندیه شد.
لطفعلیخان رو به کرمان نهاد و در آن شهر پناه گرفت. چهار ماه در کرمان ماند تا اینکه در جریان محاصره شهر توسط آقامحمدخان، مورد خیانت واقع گردید و مجبور شد تا به سوی بم فرار کند اما حاکم شهر او را دستگیر کرده و به قاجارها تحویل داد. آقامحمدخان هم دستور داد تا او را کور و شکنجه کنند. سپس لطفعلیخان را به تهران فرستاد و پس از مدتی در ربیعالثانی ۱۲۰۹ ه.ق وی را اعدام کرد. او را در حرم امامزاده زید به خاک سپردند. آقامحمدخان دو سال بعد رسماً خودش را پادشاه ایران اعلام کرد و با وجود تلاش ناموفق محمدخان زند، پسر زکیخان، برای بازپسگیری قدرت از قاجاریان، سلسله زندیه به پایان رسید.
قاجارها پس از فتح شیراز
خانواده لطفعلیخان را به اسیری بردند و آنان را در استرآباد محبوس کردند. او همچنین پس از دستگیری لطفعلیخان،
نزدیکان و طرفداران خان زند را شکنجه کرد و بسیاری را کشت.
لطفعلیخان زند به دلیل ویژگیهای همهپسندی مانند دلاوری
و سازشناپذیری به فرهنگ عامه ایران راه پیدا کرد و سرگذشت او به سوژه شاعران و نویسندگان تبدیل شد.
در میان حاکمان زند که پس از مرگ کریمخان به قدرت رسیدند،
تنها از او است که دلاوری و کارآمدی یاد میشود.
سر هارفورد جونز سیاستمدار انگلیسی که او را از نزدیک میشناخت،
از لطفعلیخان زند به عنوان «آخرین پادشاه دلاور ایرانی» یاد میکند.
اوج قدرت زندیان

اوج قدرت سیاسی سلسله زندیه، در دوره کریم خان زند بود. کریم خان سلسله زندیه را تاسیس کرد و آن را توسعه داد. او خود را وکیلالرعایا نامید و از به کار بردن عنوان پادشاه برای خود، خودداری کرد. کریم خان زند، ساده زندگی میکرد و به تجملات علاقهای نداشت. او بیشتر سرمایه خود را صرف نیروهای کشور کرد. کریم خان زند علاقهمند بود مردم در رفاه زندگی کنند. از اخلاق حسنه او داستانهای بسیار گفته شده است. بزرگترین بیماری طاعون در دوره او رخ داد. این بیماری سبب شد که حدود دو میلیون نفر از جمعیت ایران در دوره کریم خان زند، درگیر شوند و جان خود را از دست بدهند.
فرهنگ و اعتقادات زندیان

در دوره حکومت کریم خان زند، آرامش بر کشور حکمفرما بود. او به مذهب تشیع گرایش داشت؛ اما تلاشی برای احیای سازمان مذهبی رایج در دوره صفویه نکرد. در این دوره، وضع علمای شیعه بهبود یافت و اماکن مذهبی حرمت و توجه ویژهای یافتند. علمای شیعه در دوره حکومت کریم خان زند، قدرت سیاسی نداشتند. در این دوره، بنای مسجد وکیل نشاندهنده ماهیت شیعی حکومت کریم خان زند است.کریم خان زند از تسامح مذهبی برخوردار بود. او با پیروان ادیان دیگر مدارا میکرد. علمای شیعه در پرتو تسامح و امنیتی که ایجاد شده بود، از عتبات به ایران بازگشتند. وجود سکههایی با نام امام دوازدهم در دوره کریم خان و توجه به مراسمهای عزاداری در ماه محرم، نشاندهنده توجه و ارادت کریم خان زند به مذهب تشیع است. کریم خان زند با ایجاد محیطی آرام، زمینه را برای رشد فرهنگ و ادب فراهم کرد. او خود به شعر و ادبیات علاقه نداشت؛ اما در دوره او، شعرا و نویسندگان بسیاری که در نهان فعالیت داشتند، از گوشه انزوا بیرون آمدند و تشکیل مجالس ادبی را از سر گرفتند. در این دوره، سبک عراقی در ادبیات دوباره از سر گرفته شد. این عصر، همان دورهای است که محمدتقی بهار آن را دوره بازگشت ادبی نام نهاده است.با روی کار آمدن کریمخان زند، کشور پر از هرج و مرجی بود که بعد از قتل نادر در کشور ایجاد میشد. این اوضاع، سبب آسیب دیدن اقتصاد و بازرگانی شده بود. کریم خان برای رونق مجدد بازار، تلاش بسیار کرد و موفق شد تجارت و بازرگانی را از سر گرفته و شرایط آن را بهبود دهد. کریم خان زند برای رونق تجارت دو گام مهم برداشت، او ابتدا امنیت را در خلیج فارس فراهم کرد و سپس با عقد قراردادهای بازرگانی با دولت انگلستان، تلاش کرد تا اقتصاد و روابط تجاری را رونق دهد. او همچنین تلاشهای بسیاری انجام داد تا طلای کمتری از طریق تجارت خارجی از کشور خارج شود.دربار کریم خان زند، یکی از سادهترین دربارهای شاهان ایران بود. او خود را وکیل مردم نامید و دستگاه ادرای عریض و طویل خاصی نداشت. دستگاه نظامی زند نیز شامل ارتشی بود که به نیروی زمینی محدود میشد. در این زمان، نیروی دریایی ایران، قدرت چندانی نداشت که بتوان آن را یک واحد نظامی بزرگ یا متمرکز دانست. نیروی دریایی ایران در آن زمان، به چند کشتی جنگی نادرشاه محدود میشد.

آثار تاریخی به جای مانده از زندیان
در دوره زندیه، معماری، پیشرفت قابلملاحظهای داشت. ویژگی بناهای این دوره آن بود که سقف بناها بهصورت گنبدی پهن ساخته میشد. در مناطق مرطوب نیز، سقفها با سفالهای برنج و دیوارها نیز با پوشش آجر ساخته میشدند. خانهها دو طبقه بود و معمولا بالکن داشتند. دیوارها نیز از بیرون و داخل بنا، با گچ پوشیده میشدند. طاقچههایی برای خانهها در نظر گرفته میشد که وسایل خانه را در آن نگهداری میکردند.خانههای افراد ثروتمند یا دولتمردان، خانههایی بزرگ با شیشههای رنگی بودند. پنجره این خانهها بهسمت جنوب باز میشد و حیاطهای بزرگ داشتند. خانهها طوری داخل حیاط ساخته میشدند که از خانه همسایه دید نداشته باشند. این خانههای بزرگ و جا دار با وسایل شیک و تابلوهای نقاشی بزرگ تزیین میشدند. ساکنان منزل برای دسترسی به وسایل مورد استفاده، آنها را در جاهای مخصوص و مشخص قرار میدادند. اتاقها با حصیر، نمد و زیلو فرش میشدند و مورد استفاده قرار میگرفتند. برخی بناهای تاریخی بهجای مانده از دوره زندیه عبارتاند از:
بازار وکیل

کریم خان زند با دیدن بازار شهر لار، بر آن شد تا بازاری با همان معماری در شهر شیراز بنا کند. او قصد داشت تا از این طریق، کسب و کار اقتصادی مردم را رونق دهد. کریم خان زند در سال ۱۱۷۲ هجری قمری، دستور داد بازار وکیل را بسازند و بازار وکیل بعد از گذشت ۲۱ سال در ۱۱۹۳ هجری قمری، مراحل پایانی خود را گذراند. بازار وکیل از ورودیهای مختلفی برخوردار است. ورودیهای بازار یکی در خیابان طالقانی و دیگری خیابان لطفعلی خان زند باز میشوند. حجرههای بازار وکیل برای استفاده اقتصادی، بازرگانی، تجارت داخلی و خارجی مورد استفاده قرار گرفتند. در زمان زندیه، بازار وکیل، مرکز اقتصادی پایتخت وقت ایران شد.بازار وکیل، شامل قسمتهای مختلفی است که هر بخش آن، بر طبق مشاغلی که در آن وجود داشتند، نامگذاری میشدند. بخشهای مختلف این بازار عبارتاند از بازار بزازان، بازار کلاهدوزها، بازار مسگرها. اکنون بازار اصالت خود را حفظ کرده است و خریدوفروش در آن جریان دارد؛ اما نام بخشهایی از آن تغییر کرده که روی تابلوهای راهنما، برای بازدیدکنندگان بازار، مشخص شده است. بازار وکیل از آجر، گچ و آهک ساخته شده و ستونهای آن نیز از جنس سنگهای تراشیده شده هستند. ساختمان بازار وکیل، یکی از محکمترین ساختمانهای معماری ایران است که تا به امروز بنا شده است. سقف بازار، پیشتر ارتفاعی در حدود ۱۱ متر داشت. در حال حاضر ارتفاع آن بهدلیل خاکهایی که در کف بنا ریخته شده، یک متر از قبل، کمتر شده است.
مسجد وکیل

مسجد وکیل در غرب بازار وکیل قرار گرفته است. این مسجد زیبا به دستور کریم خان زند ساخته شد. طرح این مسجد، طرحی دو شبستانی دارد که معماری شبستانهای آن، بسیار زیبا و جذاب هستند. شبستانهای مسجد وکیل به شبستان جنوبی و شبستان شرقی معروف هستند. مسجد وکیل در سال ۱۱۸۷ هجری قمری ساخته شد.مسجد وکیل با معماری جذاب و کمنظیر خود، کتیبههایی دارد که به خط نستعلیق، ثلت و نسخ نوشته شدهاند. مسجد وکیل شیراز بسیار تحسینبرانگیز بوده و از معماری بسیار ستودنی برخوردار است. این مسجد، جلوهای از زیباییهای فرهنگی و هنری معماری دوره زندیه را به نمایش میگذارد. رنگهای زیبای به کار رفته روی دیوارهای مسجد و میناکاریهای روی آن و کاشیکاریهای مسجد، بسیار جذاب و چشمنواز هستند. این مجموعه را پیر لوتی در سفرنامه اصفهان به یک کاخ فیروزهای تشبیه کرده که در نوع خود بینظیر است.
ارگ کریم خان زند

ارگ کریم خانی، یکی از مهمترین جاذبههای دیدنی شهر شیراز است. این بنای عظیم را کریم خان زند در سال ۱۱۸۰ هجری قمری ساخته است. او بعد از رسیدن به قدرت، شیراز را مقر فرمانروایی خود قرار داد و تصمیم گرفت آن را مانند اصفهان پایتخت صفویه، باشکوه کند. او میدانی وسیع در شمال شیراز بنا بنا کرد تا مانند میدان نقش جهان اصفهان، شکوه و عظمت حکومت زندیه را نشان دهد. در ضلع شمالی این میدان، دیوانخانه کریم خان زند، در ضلع شرقی آن، بازار وکیل و کاروانسراهای دیگر و در جنوب این میدان، مسجد و حمام وکیل و در جنوب و غرب میدان، ارگ و اندرونی قرار دارند.ارگ کریمخان زند در دورههای مختلف، کاربردهایی متنوع داشت. این ارگ در گذشته مرکز سلطنت کریم خان بود؛ اما در دوره قاجاریه، آقا محمد خان در حمله به شیراز، آن را تخریب کرد. بعد از آن نیز بسیاری از بناهایی را که کریم خان ساخته بود، بهدلیل خصومت شخصی با او، ویران کرد. بهدنبال این خرابیها، حصار شهر شیراز نیز جان سالم به در نبرد و ویران شد؛ اما بنای ارگ از تخریب محفوظ ماند و از آن برای استانداری استان فارس استفاده شد.مساحت ارگ کریم خان در حدود ۱۳ هزار متر مربع است. در ساخت بنای ارگ، هنرمندان بسیاری حضور داشتهاند که این بنا را با مواد و مصالح مناسب در زمانی کم به پایان بردند. معماری ارگ کریم خان زند از نوع معماری درونگرا است. بیرون بنا بسیار ساده و درون آن، تزییناتی زیبا به کار رفته است. بالای سردر بنا، یک ارگ کاشیکاری جذاب و بسیار زیبا واقع شده که تزییناتی ظریف دارد و هفت رنگ در آن به کار رفته است. در این کاشیکاری، تصاویری از هفت خوان رستم در شاهنامه دیده میشود که در دوره قاجاریه به بنا افزوده شده است.بخش مسکونی ارگ، در قسمت شمال، جنوب و غرب بنا واقع است. هر ضلع بنا یک ایوان ستوندار با ستونهای سنگی دارد. در عصر قاجاریه، ستونهای اصلی ایوانها در غرب و جنوب برداشته شدند و ستونهایی چوبی که بهصورت مارپیچ تزیین شده بودند، جای آنها را گرفتند. در دو طرف ایوان و در میان تالارها نیز، دو راهرو و ۶ اتاق دیده میشود. تالار ارگ کریم خان، دارای ارسیهایی با شیشههای رنگی است. درب این ارسیها بهصورت عمودی، باز و بسته میشود. سقف تالار بنای ارگ، دوپوش است و یک سقف کاذب با فاصله سقف اصلی نیز در آن کار شده، که سقف داخلی بنا، با مقرنسهایی از گچ، نقاشی و تذهیبهای زیبا تزیین شده است. این نقاشیها از عصر صفویه الگو گرفتهاند و در رسم آنها برخی مواد معدنی مانند طلا و جیوه استفاده شده است.
باغ تکیه هفت تنان

باغ تکیه هفت تنان یکی از آثار بهجای مانده از دوره زندیه است که در کنار کوه چهل مقام و در کنار آرامگاه حافظ واقع شده است. این باغ جزو قدیمیترین مکانهای شهر شیراز است. اگرچه پیشینه این باغ به پیش از دوره زندیه میرسد، ساختمان باغ منسوب به کریم خان زند است. وجه تسمیه نام این باغ نیز از نام هفت عارف مدفون شده در صحن باغ گرفته شده است که روی قبر هر یک از آنها، یک سنگ بزرگ بدون کتیبه گذاشتهاند. از جاذبههای این عمارت، تالار داخل بنا است که سقف آن روی دو ستون بزرگ قرار دارد و در طاقچههای آن، پنج مجلس روی گچ، نقاشی شده است. این نقاشیها در دوره زندیه رسم شدهاند و حوض بزرگی نیز در وسط عمارت اصلی آن به چشم میخورد.
کلام آخر
ما در این وبلاگ در مورد سلسله زندیه صحبت کردیم. امیدوارم که مورد پسند شما قرار گرفته باشد.
منابع :
سایت ویکی پدیا
سایت کجارو به نشانی : kojoro